پرورش گاو و شتر

مديريت تغذيه اي گاو هاي شيري

مديريت تغذيه اي گاو هاي شيري

نکات کاربردي در مديريت تغذيه اي گاو هاي شيري

سطح درآمد يک واحد گاوداري بستگي به ميزان توليد و هزينه هاي آن دارد که از اين ميان خوراک مصرفي با حدود ۶۵-۶۰ درصد بيشترين نسبت هزينه هارا به خود اختصاص مي دهد. بنابراين هر چقدر گاوهايي با ظرفيت هاي توليدي بيشتري نگهداري شده و زمينه ي بروز توانايي هاي آنها نيز مساعد گرديده و هزينه هاي غذايي کاهش يابد حرفه ي گاوداري از سود آوري بيشتري برخوردار خواهد بود .

مديران موفق واحد هاي توليد دامي با عجين نمودن هنر و تجربه ي گذشتگان با علوم پيشرفته ي تغذيه اي امروزي كه آميزه اي جالب توجهي را تحت عنوان مديريت تغذيه اي به وجود آورده اند که با کاربرد علمي اين برنامه  ها در مزارع دامپروري و با سود آورنمودن اين بخش توليدي براي سرمايه گذاران اين واحد ها كه زمينه ي مطمئني در رابطه با تضمين اقتصادي فعاليتشان فراهم مي آورند . مديران مذبور عمده علت موفقيتشان را علم وعلاقه به زمينه ي مورد فعاليت و تحت نظر گرفتن نکات ريزي مي دانند که اگر چه ساده و عملي هستند ولي اغلب از ديد افراد پنهان مانده و يا به مورد اجراگذاشته نمي شوند . در ذيل به تعدادي از آنها که مي توانند در زمينه ي تغذيه کاربردي گاوهاي شيري مفيد و سودمند باشند كه اشاره مي شود :

نکات عمومي در تغذيه گاوهاي شيري :

۱- گاوها را بر اساس مرحله ي شيرواري يا ميزان توليد كه دسته بندي نموده و و بر اساس نيازهايشان تغذيه نمايند .

۲-  در طول سال از برنامه ي تغذيه اي که اقتصادي و متعادل شده باشد و بتواند نيازهاي حيوان را برآورده نمايد استفاده کنيد .

۳-  جهت مصرف حداکثر ميزان خوراک اختصاصي كه خوش خوراکي جيره مد نظر بوده و براي اين منظور از اقلام خوراکي متنوع و با کيفيت خوب استفاده نماييد .

۴- دستگاه گوارش گاوها از قسمت هاي بسيار فعال بدن هستند براي کار بهتر اين دستگاه از دادن مواد معين غافل نباشيد .

۵-  دفعات خوراکي دادن به گاوها را تنظيم نموده و مطابق برنامه عمل نماييد .

۶- گاوها علاقه خاصي به استفاده از علوفه هاي تازه و آب دار دارند كه در صورت در دسترس و ارزان بودن در تغذيه ي آن را به کار ببريد .

۷- ترکيبات مواد مغذي اقلام خوراکي متنوع و متغيير است . با آناليز آزمايشگاهي آنها از اجزاي مواد مغذي جيره ي فرموله شده اطمينان حاصل نماييد .

۸- آب تميز كه سالم و گوارا به صورتي دائمي در اختيار گاوها قرار دهيد

 

۹- شرايط محيطي مناسبي به خصوص در فصول تابستان و زمستان براي گاوها فراهم نماييد .

۱۰- هر گونه تغييري در جيره ي غذايي را به تدريج به انجام برسانيد .

۱۱- از جيره هاي مخلوط استفاده کنيد (کنسانتره –علوفه )

۱۲- ضمن خشبي بودن علوفه ي مصرفي كه قلعه هاي خرد شده علوفه ريز باشد .

۱۳- تدابير لازم جهت به حد اقل رسانيدن تلفات خوراک را به عمل آوريد .

۱۴- جهت اطمينان از ميزان کافي خوراک مصرفي در جيره  حد اطمينان را مد نظر بگيريد .

۱۵- ضمن اختصاص دادن گارگران دلسوز و وظيفه شناس جهت رسيدگي به تغذيه گاوها  کارگران اين بخش را به دفعات عوض نکنيد .

۱۶- تغذيه از موارد بودار را در ۵/۰ تا ۲ ساعت قبل از شير دوشي يا بعد از شير دوشي به انجام رسانيد

۱۷- علوفه را به مدت طولاني ذخيره ننموده و در موقع مصرف از عدم وجود کپک و قارچ زدگي و اجسام خارجي مطمئن شويد .

۱۸- براي مقابله با عوارض مصرف جسم خارجي احتمالي مگنت يا آهن ربا به حيوان بخورانيد .

۱۹- برنامه ي مبارزه با انگل ها به خصوص انگلهاي دستگاه گوارش را با جديت پي گيري کنيد .

۲۰- در موقع استفاده از جيره هاي حاوي ذرات ريز يا آردي به منظور بازده بهتر خوراک مصرفي و جلوگيري از ضايعات تنفسي از مواد خيس کننده و چسباننده نظير چربي يا ملاس استفاده کنيد .

تغذيه ي دوره اي گاوهاي شيري :

تغذيه ي دوره اي يا مرحله اي عبارتست از طراحي برنامه هاي تغذيه اي گاوها براساس ميزان توليد – مصرف غذا – تغيير وزن بدن و زايمان .

ترتيب توليد در گاوهاي شيري به صورت زير مي باشد :

۱- دوره ي اوج شير دهي

۲- دوره ي افزايش اندوخته هاي بدن (افزايش وزن ) . ۵و۴- دوره ي خشک (۲ ماه پاياني آبستني )

بر اساس پنج مرحله توليد حيوان به شرح زير مي باشد :

۱-      از هنگام زايمان تا ۸۰ روز بعد از آن

۲-      ۸۰ تا ۲۰۰ روز بعد از زايمان

۳-      ۲۰۰ تا ۳۰۵ روز بعد از زايمان

۴-      ۴۵ تا ۶۰ روز قبل از زايمان

۵-      گروه گاوهاي که دوره خشکي آنها رو به اتمام است با توجه به اين مراحل برنامه هاي تغذيه اي اختصاصي جهت توليد بيشتر و نگهداري سالم گاوهاي شيري اعمال مي گردد :

۱-      برنامه هاي تغذيه اي در مرحله اول توليد :

پس از زايش توليد شير به سرعت افزايش مي يابد و در ۶ تا ۸ هفته به بيشترين مقدار مي رسد اما مصرف غذا نسبت به نيازهاي توليدافزايش نمي يابد به گونه اي که بيشترين مقدار مصرف ماده ي خشک ۱۲ تا ۱۵ هفته پس از زايش خواهد بود از اين رو بيشترين ماده گاوهاي شيرده براي ۸ تا ۱۰ هفته در حالت تعادل منفي انرژي خواهند بود . گاوهاي پر شير احتمالاً تا هفته ي بيستم و يا بيشتر در تعادل منفي انرژي خواهند بود .

گاو شير ده کمبود انرژي دريافتي براي توليد شير را از اندوخته هاي بدن تامين کرده و در اين دوره از وزن آن کاسته مي شود  دوران بحراني تغذيه ي گاوهاي شير ده از زمان زايش تا اوج شير دهي است . هر کيلوگرم افزايش شير در اين دوره  ۲۰۰ کيلوگرم شير بيشتر در کل دوره ي شير دهي را در پي خواهد داشت .

 

 

 

 

در اين دوره رعايت نکات ذيل ضروري است :

–          از تغييرات ناگهاني و سريع جيره که موجب ناراحتي هاي گوارشي مي شود خود داري نموده و تغييرات تدريجي را دست کم دو هفته پيش از زايش آغاز نماييد .

–          از افزايش کنسانتره تا موقع برطرف شدن تنش هاي مربوطه به زايش خودداري نموده و سطح آن را در حدي نگهداريد که گاو شير ده با دريافت حداقل مقدار ADF (18 تا ۱۹ درصد ) ضمن بر خورداري از سلامتي دستگاه گوارش شير با کيفيتي نيز توليد کند . ميزان مصرف کنسانتره نبايد بيش از ۵/۲ درصد وزن بدن باشد . تعداد دفعات تغذيه اي کنسانتره بايد افزايش يافته و هر بار با مقدار اندکي کنسانتره تغذيه شود .

–          دقت کافي در مورد تامين مواد مورد نياز گاو شير ده و نسبت صحيح آن با انرژي که ميزان قابل توجهي از آن از اندوخته هاي چربي بدن تامين مي شود اعمال نماييد در اين مرحله از مواد ازته ي غير پروتييني با تجزيه ي کم در شکمبه استفاده کنيد .

–          با استفاده از علوفه هاي مرغوب و باکيفيت خوب و عوامل اشتها آورمصرف ماده ي خشک را افزايش دهيد .

–          سعي کنيد علوفه هاي مورد تغذيه به قطعات ريز خرد نشوند و در صورت الزام از چنين علوفه هايي براي حفظ تعادل PH   شکمبه و کاهش اسيدوز و ديگر ناراحتي هاي گوارشي بافرهاي شيميايي نظير بي کربنات سديم استفاده کنيد .

–          عوامل استرس زا نظير واکسيناسيون سم چيني حمام ضد کنه و….. را به بعد از سپري شدن اوج شير دهي موکول کنيد .

–          استفاده از مکمل نياسين که ممکن است از دوره ي خشک آغاز شده بايد براي گاوهاي پر شير ادامه يابد در اين حالت مصرف غذا احتمالاً بيشتر و احتمال بروز کنيوز کمتر خواهد بود .

–          با تغذيه ازمکمل هاي پر انرژي نظير چربي و ملاس مصرف انرژي را بالا ببريد .

۲-      مديريت تغذيه اي در مرحله دوم شير دهي :

در اين دوره گاو مرحله حساس پيک (peak) با حداکثر توليد را سپري کرده و واکنش هاي حيوان به حالت عادي برگشته و مي تواند در صورت برخورداري از جيره ي متوازن توانايي هاي توليدي خويش را بروز دهد . در اين مرحله مديريت گاوداري گاوهاي مورد نظر را از لحاظ وضعيت بدني بررسي نموده و در صورت برخورد با موارد غير عادي نظير رشد بي رويه گاوها و يا لاغري بيش از حد آنها درصدد اصلاح جيره بر آييد .

۳-      مديريت تغذيه اي در مرحله آخر شير دهي :

مديريت تغذيه اي گاوهاي شيرده در اين مرحله آسان تر از مراحل ديگر است زيرا در اين مرحله  مصرف مواد غذايي بيشتر از نيازهاي توليد شير بوده توليد شير رو به کاهش است .

نکاتي که مد نظر مديريت گاوداري بايد باشد عبارتند از:

–          کاهش وزن ايجاد شده در آغاز دوره ي شير دهي بايد به گونه اي جبران شود که گاودر آغاز دوره ي خشک  از وزن مناسبي برخوردار باشد .

–          حداکثر کوشش در رابطه با تداوم شير دهي در حد امکان به عمل آيد .

–          تليسه هاي جوان نيازهاي ويژه اي براي رشد دارند . بنابر اين براي ايجاد رشد در تليسه ۲ ساله ۲۰ درصد و براي تليسه هاي ۳ ساله ۱۰ درصد از مواد غذايي بيشتر از تعداد مورد نياز براي نگهداري منظور شود .

–          با توجه به تقاضاي کم مواد مغذي  مي توان نسبت علوفه به کنسانتره را افزايش داده و با استفاده  از ترکيبات ازت دار غير پروتئيني هزينه هاي غذايي را کاهش داد .

–          جهت خشک کردن گاوها در پايان اين مرحله ميتوان غذا و آب مصرفي را محدود نمود .

۴-      مديريت تغذيه اي گاوهاي خشک :

به منظور آماده سازي گاو براي شير دهي بعدي بايد يک دوره ي خشک در نظر گرفته شود . با در نظر گرفتن يک دوره ي خشک ۶۰ روزه توليد شيردهي بعد براي بيشتر ماده گاوها بهينه خواهد بود . .اگر دوره ي خشک کمتر از ۴۰ روز باشد بافت پستان زمان کافي براي بازسازي نداشته و در نتيجه توليد شير در شير دهي ايده آل نخواهد بود . اگر دوره ي خشک  بيش از ۷۰ روز باشد گاوبيش از اندازه چاق مي شود درحالي که توليد شير در شير دهي بعد بيشتر نبوده و دشواري چاقي نيز در پي خواهد آمد . گفته مي شود که بازدهي مصرف انرژي براي بافت سازي به هنگام شير دهي بيشتر از دوره ي خشک است از اين رو بايد کوشش کرد که کاهش وزن گاو در هفته هاي پاياني شير دهي جبران گردد . بدين ترتيب افزايش وزن ماده گاو در دوره خشک بيشتر مربوط به رشد جنين خواهد بود .

مواردي که در اين مرحله در زمينه تغذيه ي گاوها در نظر مي باشند عبارتند از :

–          مصرف کلسيم بايد به کمتر از ۱۰۰ گرم در روز محدود شود و هم زمان فسفر کافي در اختيار گاو ها قرار گيرد ( ۳۵ تا ۴۰ گرم فسفر در روز براي نژادهاي بزرگ) کلسيم بيشتر به ويژه اگر جيره از نظر فسفر کمبود داشته باشد احتمال بروز تب شير را افزايش خواهد داد .

–          اگر علوفه کمبود سلنيوم دارد بايد روزانه ۳ تا ۵ ميلي گرم سلنيوم به علوفه اضافه کرد . اگر مصرف ويتامين E در خوراک زياد نباشد موجب جفت ماندگي مي شود .

–          از تغذيه ي زياد مواد معدني بايد خودداري کرد (به ويژه مخلوط بافر هاي نمک هاي سديم ) و مصرف نمک طعام را بايد به حداکثر ۲۸ گرم در روز محدود نمود .

مصرف زياد نمک موجب نگهداري آب در بدن و ايجاد خيز يا ادم در برخي گاوها به ويژه تليسه هاي شکم اول مي شود .

آنستروس و استروس در گاوهاي شيري

تعيين دقيق ،درست و موثر فحلي در گاو شيري از مهمترين اجزا يك برنامه مديريت توليد مثلي در صنعت گاوشيري است . استروس (estrus=heat) يا فحلي دوره اي است كه حيوان ماده به حيوان نر اجازه جفت گيري مي دهد وآنستروس دوره اي است كه فحلي در دام بروز نمي كند .تشخيص نادرست فحلي گاوداران از عوامل اصلي اختلاف در برنامه هاي توليد مثلي يك گله مي باشد . مشاهده انفرادي گاوها در زمان فحلي به دليل زير مشكل مي باشد :

تخمدان گاو عمل منظمي ندارد ووجود اشكال درچرخه توليد مثلي (فحلي )باعث ايجاد آنستروس گاو مي شود . همچنين مشاهدات كم دقت پرورش دهندگان با عث تشخيص نادرست گاوهاي فحل مي شود كه دليل دوم متداول تر مي باشد . سطح گستردگي اين مشكلات در بين گاوها متفاوت است . درصد گاوهايي كه تا ۶۰ روزگي فاقد چرخه نرمال فحلي مي باشند دامنه اي كمتر از ۵ درصد تا بيش از ۲۰ درصد دارند و درصد خطا (شكست ) در دوره فحلي دامنه اي از (۱۵ › )تا (۶۰ › ) درصد دارند .

تشخيص مشكل  (معضل) :

ثبت معاينات دامپزشك در مورد تخمدان هاي گاو در تعيين مشكل بسيار مهم مي باشد .معاينات      حداقل هر ماه يك بار انجام مي شود . به طوري كه براي تعيين آنستروس يا خطاي فحلي ثبت تاريخ  نخستين فحلي و مشاهدات صورت گرفته ضروري مي باشد . اگر در گله اي اين ركورد وجود نداشته باشد يا توليد كننده اقدام به ثبت اطلاعات نكرده باشد جمع آوري و ثبت اطلاعات قدم اول در شناسايي مشكل مي باشد . هر چند كه جمع آوري اين اطلاعات براي انجام مقايسات درست و معني دار ۶ تا ۹ ماه طول مي كشد . ركوردهاي گرفته شده از دوسوم گله (كل گله )جمع آوري ميشود .

آنستروس (anestrus)  :

تشخيص گاوهايي كه داراي كيست تخمداني مي باشند ، اگر بيش از ۱۵ درصد گله داراي كيست باشد براي رفع مشكل بايد اقدام جدي نمود بر اساس داده ها و اطلاعات ثبتي در مورد  معاينات گاوها ، هر دام را تا ۹۰روز بعد از زايش بايد آزمايش نمود . معاينات هر ماه يك بار انجام مي شود درصد گاوان (قبل تا از ۶۰ روز پس از آبستني ) كه تا ۶۰ روزگي فعاليت تخمداني نشان مي دهند محاسبه و بررسي مي شود . اگر بيش از ۱۰درصد دام هاي گله اي ، فعاليت تخمداني نداشته باشند ( نسا روز ۶۰ پس از زايش ) داراي يك مشكل مي باشند . اگر معاينات ۲ بار در ماه انجام شود درصد گاوان مورد معاينه و مورد ارزيابي قرار گرفته به همراه نتايج آن قبل تا ۳۵ روزگي و ۴۵روزگي مشخص مي گردد .به طوري كه در يكي از معاينات عدم فعاليت تخمدان مشخص مي شود . گله اي كه بيش از ۳۵ درصد دام هايش تا روز ۳۵ آبستني  مواجه با عدم فعاليت تخمداني شود و يا وجود بيش از ۵ درصد دام هاي غيرفحل تا روز ۴۵ آبستني ،نشان از يك معضل در آنستروس مي باشند .

اگر معاينات بيش از دو بار در ماه صورت بگيرد درصد دام هاي معاينه شده و نتايج  آنها در تاريخ هاي قبل از ۲۴ ،۳۲و۴۰ روز بعد از زايش ذكر ميشود به طوري كه حداقل يك معاينه براي تست فعاليت تخمداني دام انجام مي شود . در گله هاي نرمال ، ۵۰ درصد گاوان تا روز ۲۴ داراي فعاليت تخمداني بوده و براي زمان هاي ديگر بيش از ۷۰ و ۹۵ درصد ذكر شده است .

 

 

 

 

متوسط روزهاي بعد از زايش در گاوهاي نرمال (Britt.j.etal j.Anim.sci.39:915 -919)

متوسط

۲۴

۳۸

روز بعد از زايش (۱) در هنگامي كه ۹۵ در صد گاوان فعالند .

۴۰ روز

۶۳ روز

هنگامي كه ۷۰ درصد گاوان داراي فعاليت مي باشند .

۳۲ روز

۵۰ روز

نوع فعاليت

فعاليت تخمداني (۲)

فعاليت فحلي (۳)

خطاهاي فحلي

كيست تخمداني

محاسبه تعدادروزاز زايش تا مشاهده فحلي نخست در گاو در تشخيص خطا بسيار موثراست .

تعيين متوسط (ميانگين ) روزها تا نخستين فحلي و درصد گاواني كه فحلي آنها قبل از ۵۰ و ۶۳ روزگي (بعد از زايش )مشخص شده است . بيش  از ۷۰ درصد گاوان فحل تا ۵۰ روزگي و بيش از ۹۵ درصد گاوان تا ۶۳ روزگي تعيين وضعيت مي گردند . به طوري كه اگر تعداد روز تا فحل نخست بيش از ۵۰ تا ۶۳ روز باشد وجود يك مشكل در فحلي گله حتمي مي باشد . تغذيه ناكافي و عفونت رحمي ۲ دليل عمده در ايجاد آنستروس گله گاوان شيري است و انرژي در اين ميان اهميت ويژه اي دارد . همچنين توجه به جفت ماندگي ، تيپ و مساله زايش ، سخت زايي  Dystocica  در گله ضروري مي باشد .

پيشگيري از جا به جايي شيردان :

به دليل مصرف پايين خوراك در قبل زايمان و افزايش تدريجي مصرف بعد از زايمان ،دوره انتقال ، دوره مخاطره آميز مهمي براي جابه جايي شير دان (LDA)مي باشد .روشهاي خوراك دادن مديريتي كه از ساير اختلالات پس از زايمان جلوگيري مي كند احتمال ابتلا به جا به جايي شيردان را كاهش ميدهد . در گاوهايي كه نمره وضعيت بدني بالايي در هنگام زايش دارند ، احتمال ابتلا به كتوز و جابه جايي شيردان افزايش مي يابد . تغذيه مقادير زياد و كم كنسانتره در طول دوره قبل از زايمان ممكن است احتمال ابتلا به LDA را افزايش دهد مديريت آخور فاكتور مخاطره آميز مهم براي جابه جايي شيردان مي باشد فضاي نا كافي آخور ، رقابت زياد در آخور،محدود بودن زمان دسترسي به آخور و محدودبودن قابليت دسترسي به خوراك ممكن است مصرف را محدودكند . پر نشدن شكمبه به دليل مصرف كمتر خوراك مجال بيشتري را براي جابه جايي شير دان فراهم مي كند .اهميت روشهاي مديريت آخور كه مصرف خوراك را در سبب شناسي LDAمحدود مي كند ٬احتمالاً در اوايل دوره پس از زايش بيشترين عامل است كه به دليل مصادف شدن با وقايعي است كه در دوره انتقال اتفاق مي افتد .مخلوط كردن جيره به شكل tmrمي تواند غلظت واقعي جيره هاي مصرف شده را نسبت به خصوصيات مواد مغذي جيره فرموله شده تغيير دهد، جدا كردن غذاها درtmr  در آخور نيز مي تواند سبب اين مساله شود . زياد مخلوط كردن TMR ممكن است باعث خرد شدن ذرات درشت و سبب كاهش شكل فيزيكي فيبر گردد . برنامه هاي انتقالي ومديريت آخور بايستي به دقت در گله هاي كه مشكل LDA دارند ، مورد نظارت قرار گيرد .

مقدمه :

Shaver در يک نشريه عوامل تغذيه اي را که براي جابه جايي شير دان خطر ناک هستند ٬ منتشر کرد .هدف از اين مقاله اهميت يافته ها و اطلاعات جديد در ارتباط با جابه جايي شير دان و بحث اعمال مديريتي ضروري براي پيشگيري از اين اختلال متابوليکي مي باشد .جابه جايي شيردان سبب اتلاف اقتصادي از طريق هزينه هاي درمان ٬ حذف کردن نابهنگام و کاهش توليد در گله هاي شيري مي شود . هزينه هاي متداول درمان از ۱۰۰تا ۲۰۰ دلار براي هر مورد بوده و از ۱۰ درصد از گاوهايي که مبتلا به جابه جايي شيردان تشخيص داده ميشوند حذف شده يا قبل از معاينه بعدي ميميرند . گاوهاي درمان شده اي که در گله باقي مي مانند ۳۵۰کيلوگرم ٬ شير کمتر در رکوردگيري ماه بعدي نسبت به گاوهايي که به جابه جايي شيردان مبتلا نشدند توليد مي کنند .

۸۰تا ۹۰درصد جابه جايي هاي شير دان به طرف سمت چپ بوده و به طور متوسط ٬ميزان وقوع سالانه براي جابه جايي شيردان به سمت چپ (LDA)در گاوهاي شيري از ۴/۱تا ۸/۵ درصد مي باشد . طبق يک سر شماري از ۷۱ گله شيري با ۵۷۴گاو ٬ ميزان وقوع ۳/۳ درصد را برايLDA (صفر تا ۱۴ درصد ) از سر شماري ۶۱ گله شيري با توليد بالا با متوسط توليد شير ۲۴۰۰۰ پوند در هر دوره گزارش کردند .

دوره انتقال :

۸۰ تا ۹۰ درصدLDA در ماه اول بعد از زايمان تشخيص داده شده اند که نسبت تشخيص LDA در دو هفته اول بعد از زايمان در مطالعات مختلف دامنه اي از ۵۲تا ۸۶ درصد برآورده شده است . اين بيانگر اين است که دوره انتقال ۲ تا ۴ هفته قبل از زايمان تا ۲ تا ۴ هفته بعد از زايمان دوره احتمال خطر اصلي براي LDA است . دوره انتقال با کاهش مصرف غذا بعد از زايمان مشخص شده و با افزايش تدريجي در مصرف غذا بعد از زايمان ادامه مي يابد . مصرف کم غذا در طول دوره انتقال يک عامل خطر براي LDA به دليل خالي بودن نسبي شکمبه ٬ کاهش نسبت علوفه به کنسانتره در گله هايي که به صورت TMR (جيره کاملا مخلوط )تغذيه نمي شوند و افزايش وقوع ساير اختلالات پس اززايمان است .خالي بودن نسبي شکمبه٬ فرصت بيشتري براي جابه جايي ايجاد مي کند ٬ کاهش نسبت علوفه به کنسانتره با مصرف بيش از حد کنسانتره نسبت به علوفه حاصل مي شود که در خالي ماندن شکمبه سهيم است . کاهش مصرف ماده خشک در هفته نهايي قبل از زايمان حدود ۳۵درصد است که سبب افزايش غلظت هاي تري گليسريد در کبد ٬ بلافاصله بعد از زايمان ميشود.وقوع همزمان اختلالات بعد از زايمان به عنوان فاکتور هاي اصلي براي وقوع LDA اشاره شده اند .

اختلالات پس از زايمان :

در گاوهاي مبتلا به کتوز خفيف ٬جفت ماندگي ٬ التهاب رحم(متريت ) و يا تب شير تحت باليني خطر ابتلا به جابه جايي شيردان در آنها بيشتر است . پيشنهاد شده است که تغذيه و اعمال مديريتي که از ساير اختلالات پس از زايمان پيشگيري مي کنند ٬ احتمال ابتلا بهLDA  را نيز کاهش ميدهند . برعکس مشخص شده است که  LDA خطر ابتلا به ساير اختلالات پس از زايمان را افزايش مي دهد . گزارش شده است گاوهايي که به LDA مبتلا مي باشند خطر ابتلا به کتوز و التهاب رحم در آنها زياد است .اين پيشنهاد ميکند که تغذيه و اعمال مديريتي که موجب پيشگيريLDA  مي شود وقوع تعداد ديگري از اختلالاتي را که به زايمان مربوط مي شوند ٬ نيز کاهش ميدهد .کتوزو LDA اختلالات بعد از زايمان هستند که شديداً با يکديگر ارتباط دارند .

 

 

شرايط بدني گاو:

گاوهايي که نمره وضعيت بدني بالايي در هنگام زايمان دارند ٬خطر ابتلا جابه جايي شيردان در آنها بيشتر است ميزان وقوع در ۹۵ گله شيرده صنعتي با ۱۴۰۱ راس گاو در هنگام زايمان براي گاوهاي لاغر نمره وضعيت بدني بين( ۲۵/۳-۷۵/۲) وچاق (بيش از ۴) به ترتيب ۱/۳،۳/۶،۱۲۱/۸ درصد بود ميزان افزايش وقوع براي گاوهاي چاق احتمالاً مربوط به افزايش كتوز وكبد چرب و كاهش بيشتر مصرف غذا قبل از زايمان و افزايش تدريجي مصرف غذا بعد از زايمان باشد . دراين مطالعه گاوهايي كه نمره بدني بالايي در هنگام زايمان داشتند خطر ابتلا به كتوز در آنها افزايش يافت ميزان وقوع براي گاوهايي با نمره وضعيت بدني كم ،متوسط و بالا در هنگام زايمان به ترتيب ۹/۸ ،۵/۱۱ و ۷/۱۵ درصد بود . افزايش وقوع كتوز در گاوهاي چاق در هنگام زايمان ممكن است اين گاوها را براي وقوع بيشتر LDA مستعد كنند . متحققين اروپايي گاوها را هنگام زايمان بر اساس نمره وضعيت بدني ۳-۲ (پايين) ۴-۳(متوسط) ۵–۴(بالا) در دو آزمايش مورد بررسي قرار دادند . در طول ۱۶هفته اول پس از زايمان گاوهاي داراي نمره وضعيت بدني بالا در هنگام زايمان ماده خشك كمتري مصرف كردند و ديرتر به حداكثر مصرف ماده خشك رسيدند نتايج مشابهي را  TREACHER و همكاران با استفاده از دوگروه از گاوهاي با نمره وضعيت بدني ۳ و ۵ در هنگام  زايمان گزارش كردند .

افزايش تدريجي تغذيه با كنسانتره:

افزايش تدريجي تغذيه با كنسانتره در هفته هاي آخر قبل از زايمان روشي معمول در گله هاي شيري صنعتي مي باشد . CURTIS و همكارا ن گزارش كردند گاوهايي كه انرژي و پروتئين را به صورت افزايش تدريجي تغديه با كنسانتره دريافت مي كردند خطر ابتلا به LDA و كتوز كمتري داشتند .

COPPOCK و همكاران جيره هاي كاملاً مخلوط شده حاوي ۳۰،۶/۴۵،۶۰و۷۵درصد علوفه بر اساس ماده خشك را به ۴۰ راس گاو هلشتاين  از ۴ هفته قبل از زايمان تا ۴ هفته بعد از زايمان تغذيه كردند . LDA در گاوهايي كه با جيره حاوي علوفه زياد تغذيه ميشدند مشاهده نشد . ميزان وقوع LDA در گاوهاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي ۳۰،۴۵و ۶۰ درصد علوفه به ترتيب ۳۶، ۴۰و ۷/۱۶ درصد بود .در اين مطالعه به جاي اينكه يك افزايش تدريجي در مقدار كنسانتره در طول چند هفته آخر قبل از زايمان انجام شوديک تغيير ناگهاني در جيره کاملا مخلوط شده براي درصدهاي بالاي کنسانتره در ۴ هفته قبل از زايمان انجام شد . اين تغيير ناگهاني در جيره احتمالا واكنشLDA به تغذيه كنسانتره بالاتر را شديدتر كرد ،اما منعكس كننده روشهاي افزايش تدريجي تغذيه كنسانتره براي گله هاي شير ده صنعتي است كه بصورت TMR تغذيه ميشوند . محققين اروپايي گزارش كردند كه سطح برش عرضي پرزهاي شكمبه اي هنگامي كه گاوها در دوره خشك ٬جيره كم انرژي مصرف مي كردند كاهش پيدا كرده و برش عرضي پرزهاي شكمبه ۲-۱ هفته قبل از زايش به كمترين حد خود رسيده بود . سطوح برش عرضي پرزهاي شكمبه تدريجاًبعد از اينكه گاوها مصرف جيره هاي پر انرژي مخصوص گاوهاي شيري را از ۲ هفته قبل از زايش شروع كردند ،افزايش يافت ، اما سطح برش عرضي ۸ تا ۸ هفته بعد از زايمان به حداكثر خود رسيد. اين نتايج نشان داد كه ظرفيت جذب اسيدهاي چرب فرار در شكمبه در طول دوره انتقال در حداقل است . تغذيه زياد كنسانتره احتمال بروز اسيدوز و LDAرا ممكن است به دليل عدم توانايي در افزايش ظرفيت جذبي پرزهاي شكمبه قبل از مصرف جيره هاي پر انرژي در بعد از زايمان افزايش دهد . عادت پذيري جمعيت ميكروبي شكمبه  قبل از زايمان به جيره هاي پر انرژي نيز ممكن است اهميت زيادي داشته باشد . علاوه بر اين تغذيه زياد كنسانتره قبل از زايش ممكن است مصرف انرژي را افزايش و آزاد سازي اسيد چرب را از بافت چربي كاهش دهد كه ممكن است وقوع كبد چرب و كتوز را كاهش دهد .

تغذيه با كنسانتره بعد از زايمان :

دادن جيره هاي كاملاً مخلوط مخصوصاًدر اوايل بعد از زايمان به گاوهاي شيري صنعتي كه جثه بزرگي دارند، روشي متداول مي باشد .نشان داده شده است که فرموله کردن جيره گاوهاي تازه زايمان کرده که کمتر از  ۲۱درصدNDF آن از علوفه مي باشد ، مطلوب نيست .دانشمندان ايالات اوهيو جيره گاوهاي تازه زايمان را كه حاوي ۱۸،۲۱،۲۵درصد NDF از علوفه بودند ، مورد مقايسه قرار دادند . توليد شير و ماده خشك مصرفي گاوهاي تازه زايمان كرده (۳۰روز اول دوره شيردهي )در جيره هايي كه ۲۱ درصد NDF جيره از علوفه تامين ميشد بيشترين بود .نشان داده شده است كه جيره گاوهاي تازه زايمان كرده اي كه جاوي ۳۵ تا ۴۰ درصد كربوهيدرات غيراليافي (NFC  بر اساس ماده خشك ) مي باشد مطلوب است. تخم پنبه كامل ،پوسته سويا و تفاله چغندر قند اجزا تشكيل دهنده خوبي براي محدود كردن غلظت هاي نشاسته در جيره گاوهاي تازه زايمان كرده مي باشد .همچنين تخم پنبه كامل بخش مهمي ازفيبر موثر را تشكيل مي دهد . مكمل كردن غذا به وسيله بافرهاي بيكربنات سديم در پيشگيري از كاهش PH شكمبه تاثير دارد، اين ممكن است به پيشگيري از لنگش و LDAكمك كند . توصيه ميشود ميزان استفاده از بيكربنات سديم ۷۵/.تا ۱درصد ماده خشك جيره هاي كاملاً مخلوط باشد .

هيپوكلسيمي (كاهش كلسيم خون):

از مطالعه ۱۰راس گاو هلشتاين در يك گله گاو شيري صنعتي ٬ دانشمندان فلوريدا گزارش كردند گاوهايي كه در هنگام زايمان هيپوكلسيمي داشتند (كل كلسيم سرم خون كمتر از۹/۷ ميلي گرم در ۱۰۰ ميلي ليتر و كلسيم يونيزه سرم خون كمتر از ۴ ميلي گرم در ۱۰۰ ميلي ليتر) خطر ابتلا به LDA در آنها افزايش يافت .اين افزايش خطر ابتلا به LDA براي گاوهاي واجد كلسيم خون پايين در هنگام زايمان ممكن است ناشي از كاهش تحرك شكمبه وشيردان باشد . همچنين فرمول كردن جيره هاي قبل از زايمان براي اختلاف كاتيون –آنيون جيره در پيشگيري از LDA مفيد مي باشد .

 

شكل فيزيكي جيره :

محققان اوكلاهما گزارش كردند گاوهايي كه با يونجه خشك آسياب شده (۶۴/. سانتي متر) و كنسانتره پلت شده (۴۸/.سانتي متر ) به صورت TMR تغذيه مي شدند در شروع زايمان احتمال ابتلا بيشتري براي LDA (4/17در مقايسه با ۶/۱درصد)نسبت به گاوهايي كه جيره استاندارد حاوي سيلوي سورگوم (۲۷/۱سانتي متر)وكنسانتره مخلوط به علاوه علوفه خشك خرد نشده دريافت داشتند ، نشان دادند . گاوهايي كه LDA در آنها ديده شد ، ۱۸-۸ روز پس از زايش تشخيص داده شدند . اين نتايج روشن ساخت كه يك تغيير فوق العاده در شكل فيزيكي جيره (TMR پلت شده) در اوايل دوره پس از زايش، شيوع LDA را افزايش ميدهد. فقدان شكل فيزيكي باعث كاهش در ميزان جويدن ،پر نشدن شكمبه ،عدم تحرك و عدم تشكيل توده يا تله فيبري و افزايش غلظت اسيدهاي چرب فرارVFA شكمبه اي ميشود كه ممكن است تمام اين موارد روي سبب شناسي LDA تاثير بگذارند .به دليل تغييرات فيزيولوژيكي و متابوليكي در دوره انتقال اهميت شكل فيزيكي به عنوان فاكتور احتمالي براي وقوع LDA در اوايل دوره پس از زايمان احتمالاً بيشترين خواهد بود .

اطلاعات در خصوص تاثير حاصل از تغيير فيزيكي سيلو و TMR بر روي وقوعLDA كم است .پيشنهاد شده است كه جيره هاي دوره انتقال بايستي حاوي ذرات درشت كافي براي رسيدن به ميزان جويدن بهتر و پر شدن شكمبه باشد. گنجاندن ۳ تا ۵ پوند علوفه خشك در TMR براي گاوهاي انتقالي مي تواند كمك مناسبي براي اين توصيه هاي درشت باشد.

برنامه علوفه اي گاو خشك :

برنامه هاي علوفه اي مختلفي براي دوره خشك گاوهاي شيرده مورد استفاده قرار ميگيرد ،اما اطلاعات راجع تاثير آنها بروقوع LDA محدود است . محققان پورديوميزان وقوع ۵/۳، ۱۰ و۱۰ درصد براي LDA در برنامه هاي علوفه اي گاو خشك حاصل ازمصرف جيره هاي علوفه خشك خرد شده ،سيلوي محصولات علوفه اي و سيلوي ذرت گزارش كردند .

محققان آگواي برنامه هاي علوفه اي گاو خشك را كه شامل علوفه خشك بلند ،۵۰ درصد علوفه خشك بلند و ۵۰ درصد سيلوي ذرت (بر اساس ماده خشك ) و محدود كردن سيلوي ذرت به ۱درصد وزن بدن به علاوه ۱/۱ كيلوگرم مكمل پروتئين مايع بود ، براي هر راس گاو ارزيابي كردند. ميزان وقوع LDA براي علوفه خشك ٬ علوفه خشک سيلوي ذرت وسيلوي ذرت به تنهايي به ترتيب ۳، ۳/۴ و۳/۶ درصد بود . ميزان وقوع كتوز براي علوفه بيشتر بود (۱/۹ در مقايسه با ۳/۶ تا ۴/۶ درصد) و وقوع بيشتر LDA با سيلوي ذرت ناشي از پر نشدن شكمبه باشد كه مربوط مي شود به محدود بودن انرژي جيره و فقدان شكل فيزيكي لازم. وقوع بيشتر كتوز با علوفه خشك مي تواند مربوط به كمبود انرژي جيره باشد . كمترين وقوع LDA و كتوز براي تغذيه توام سيلوي ذرت و علوفه خشك مشاهده شد .جيره هايي كه تماماً از سيلوي ذرت تشكيل مي شوند نبايستي براي گاوهاي خشك استفاده شوند .اگر گاوها به طور محدود تغذيه شوند ممكن است پر شدن شكمبه براي جلوگيري از LDA  كافي نباشد ، اما مصرف انرژي زياد ممكن است سبب چاق شدن بيش از حد گردد كه با اختلالات متابوليكي مرتبط است . به هر حال استفاده كنترل شده از سيلوي ذرت به عنوان جزيي از برنامه هاي علوفه براي گاوهاي خشك مي تواند سودمند باشد . توصيه ميشود كه سيلوي ذرت را به ۵۰ درصد يا كمتر بر اساس ماده خشك در برنامه علوفه اي گاوهاي خشك محدود كنيد . سيلوي ذرت ۵۰ تا ۸۰ درصد (بر اساس ماده خشك) برنامه علوفه اي گاوهاي خشك در آزمايشات Mashek و beede تشكيل ميداد كه ميزان وقوع LDA 3/4 درصد براي ۳ هفته اول دوره تغذيه اي شروع زايمان در مقايسه با ۳/۸ درصد براي ۶ هفته اول دوره تغذيه اي شروع زايمان بود و ۵/۷ درصد درمقايسه با ۳/۱۰ درصد براي جيره هاي شروع زايمان با و بدون مكمل كردن دانه ذرت بدست آمد . اما تغذيه جيره هاي شروع زايمان با مقدار كمتري از سيلوي ذرت در برنامه علوفه اي ميتواند وقوع LDA را كاهش دهد كه دراين آزمايشات مشاهده گرديد.

مديريت آخور:

CAMERON وهمكاران اشاره كردند كه مديريت آخور به عنوان يك فاكتور احتمالي مخاطره آميز برايLDA ميباشد كه ازطريق تاثير بر روي مصرف خوراك و غلظت هاي واقعي مواد مغذي جيره مصرف شده بيان مي شود . اشتباهات در مواد مغذي جيره مخلوط مي تواند به دليل اشتباهات در تركيب مواد مغذي طراحي شده براي هر يك از اجزاء تشكيل دهنده غذا اتفاق بيافتد .استفاده از اعداد جداول براي تركيب مواد مغذي اجزاي تشكيل دهنده غذا مي تواند منبع خطا باشد .اشتباه در تجزيه مواد مغذي مي تواند در نتيجه تكنيك نمونه برداري ضعيف در مزرعه ، تعداد نمونه برداري از غذا و تجزيه غلط آزمايشگاهي باشد . متفاوت بودن لايه هاي علوفه در سيلوهاي زميني (سيلوي يونجه مخلوط با سيلوي ذرت يا سيلو با كيفيت هاي مختلف )و يكنواختي نسبي نمونه و غذاي برداشت شده از زمين ميتواند منجربه اختلاف بين علوفه آزمايشگاهي و غذاي واقعي بشود . اشتباهات در مواد مغذي جيره مخلوط مي تواند به دليل مقادير غلط اجزاء تشكيل دهنده غذايي كه به TMR افزوده ميشود رخ دهد . اين ميتواند مربوط به اشتباه در ارتباط بين متخصصين تغذيه ، مدير گله وآخور غذا خوري باشد . برنامه هاي كامپيوتري كه امروز قابل دسترسي هستند ، وسيله مطلوبي براي هر پيمانه ، ثبت مقداري از هر يك از اجزاء تشكيل دهنده كه به طور واقعي به پيمانه افزوده مي شود و در كل مقدار پيمانه كه براي هر قفس داده مي شود . اين برنامه ها به طور چشمگيري  اشتباه اپراتور را كاهش ميدهند كه با مخلوط كردن غذا ارتباط دارد .

مخلوط هاي غلط و ناجورTMR مي تواند ناشي از مديريت غلط در فرايند مخلوط كردن باشد ، اشتباه در مخلوط كردن مي تواند به دلايل زيراتفاق بيافتد

۱-      اندازه پيمانه خيلي كوچك باشد .

۲-      اندازه پيمانه بيشتر از ظرفيت مخلوط كن باشد .

۳-      وارد كردن اشتباه اجزاء تشكيل دهنده غذا در داخل مخلوط كن

۴-      مخلوط كردن در مدت زمان خيلي كم (كاملاً مخلوط نمي شود ).

۵-      مخلوط كردن به مدت خيلي زياد (باعث كاهش شكل فيزيكي جيره وفيبر مي شود) گاوهايي كه به كندي TMR دريافت مي كنند ممكن است به لنگش و LDA بيشتر مستعد شوند . در عين حال گاوهايي كه ماده خشك مصرفي پاييني دارند نيز ممكن است به LDA بيشتر مستعد شوند عواملي كه ممكن است كه باعث تغذيه كندTMR يا ممكن است مصرف غذا را محدود كند عبارتند از :

۱-      محدود بودن فضاي آخور

۲-      محدود بودن مدت زمان دسترسي به غذا

۳-      محدود بودن تغذيه در مقابل تغذيه براي ۵ تا ۱۰درصد پس مانده .

۴-      برنامه تغذيه اي ناهماهنگ

۵-      رقابت در خوردن.

 

نتيجه گيري :

  • گله هايي كه برنامه هاي مديريتي و تغذيه اي ضعيفي براي گاو انتقالي دارند ، خطر ابتلا به LDA در آنها زياد است .
  • گاوهايي كه نمره وضعيت بدني بالايي دارند به مقدار بيشتري LDA در آنها متحمل است .
  • مديريت آخور يك فاكتور احتمالي خطر برايLDA مي باشد .
  • اشتباهات زيادي درمخلوط كردن غذا و مديريت آخور وجود دارد كه مي تواند در گله هاي شيري صنعتي اتفاق بيافتد كه باعث تغييرات در مصرف نسبي مواد مغذي در جيره فرموله شده ميشود . اين تغييرات مخصوصاً براي ذرات درشت كه آماده جدا شدن در آخور هستند ،پديد مي آيد . جدا كردن غذا ممكن است كه يك فاكتور احتمالي مخاطره آمير مهم در ابتلا LDAباشد.

 

منبع:

دنياي كشت و صنعت شماره ۲۶، ترجمه : مرتضي پهلواني (كارشناس ارشد –تغذيه دام )

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا